آنها در اعتراض به وخیم شدن شرایطشان تصمیم به ترک کار گرفتند؛ اتفاقی که در یکسال گذشته بارها در ابعاد مختلف، در مراکز درمانی رخ داد و عمق بحران را در بیمارستانها و شبکه بهداشت و درمان نشان داد.
به بهار سال گذشته برمیگردیم؛ زمانی که 20 پرستار در بیمارستان امیراعلم تهران استعفا دادند. تا پیش از این جامعه پرستاری تنها معترض بود؛ به میزان حقوق دریافتی، به قانونی که اجرا نمیشد، به شیفتهای طولانی، به کمبود نیرو و تبعیضها. اما حالا «استعفای دستهجمعی» به دایره اعتراضاتشان اضافه شده است. از دیماه سال گذشته تا فروردینماه امسال موارد متعددی از این اقدام اعتراضی در بیمارستانها و شهرهای مختلف تکرار شد؛ از ترک کار تعداد زیادی از پرستاران یزد تا استعفای پرستاران از شبکه بهداشت و درمان چالوس. حالا باید به این موارد استعفای دستهجمعی 43 نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش را هم اضافه کنیم.
در نامه استعفای اعتراضی پرستاران بیمارستان شهدای تجریش، اما به چندین نکته اشاره شده بود: «رسیدگی نکردن به پیگیریهای مکرر درباره مطالباتی مانند نرخهای پایین اضافهکاری، حقوق و کارانه، پرداخت نکردن تعرفه طبق دستورالعمل مصوب، حق اشعه، حق لباس و حق مسکن مصوب وزارت کار بخشی.» اینها بخشی از دلایل استعفایشان بود که در نامه استعفای پرستاران دیگر هم میتوان همین دلایل را دید. شیفتهای سنگین کاری، کمبود نیروی انسانی و فقدان احترام در محیط کار، انجام کارهای بیارتباط و خارج از حیطه شرح وظایف مانند کارهای مرتبط با داروخانه، منشی و کمکبهیار هم در متن استعفای پرستاران بیمارستان شهدای تجریش دیده میشود.
چند روز قبل از استعفای پرستاران بیمارستان شهدای تجریش، نامه استعفای دیگری از طرف پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان امضاء شد و امضای 30 نفر از آنها پای آن نشست. بخشی از دلایل استعفای آنها درست مشابه پرستاران بیمارستان شهدای تجریش بود. آنها دلیل استعفای خود را شیفتهای سنگین، تعداد نیروهای کم در شیفتهای کاری اعلام کرده بودند. آنها در این نامه تاکید کرده بودند که توان جسمی و روحی ادامه همکاری در چنین شرایطی را ندارند.
در همین یکماه اخیر هم پرستاران بیمارستانهای گلستان و بقاییِ اهواز و بیمارستان باغملک، اعتراض کردند. ترک کار نیروهای پرستاری از طرف معاونت پرستاری وزارت بهداشت هم تایید شده است؛ عباس عبادی، آبانماه سال گذشته اعلام کرده بود که ۲۱۰ هزار نفر در گروه پرستاری شاغلند. عمده این افراد پرستاران زن هستند که بعد از مدتی حدود ۱۵ درصد آنها بهدلایل مختلف ازجمله سختی کار، مشکلات معیشتی یا دلایل دیگر ترک خدمت میکنند. ا
و گفته بود: «در مجموعه نظام سلامت سالانه حدود ۴ تا ۵ هزار نفر شامل پزشک، کارمند عادی، پرستار و… بازنشسته میشوند. برخی از پرستاران هم ممکن است پس از پایان طرح، تمایل به اشتغال نداشته باشند؛ چراکه پرستاری یک حرفه سخت و پرمشقت است و شیفتهای طولانی دارد.»
گفتوگو با پرستاران جوان و باسابقه نشان میدهد که این روند همچنان ادامه دارد و نیروهای پرستاری بهدلیل فشار کاری زیاد و بیعدالتی در پرداختها تمایل زیادی به خروج از سیستم درمانی پیدا کردهاند. آنها از دلایل استعفای خود میگویند.
ترک کار فقط در میان پرستاران جوان مراکز درمانی نیست و دامنه آن به نیروهای باسابقهتر هم رسیده است که ترجیح میدهند با وجود سابقه کار بالا، استعفا دهند. یکی از این نیروها که تمایلی ندارد نامی از او در گزارش برده شود، با 25 سال سابقه کار در بخش اورژانس یکی از بیمارستانهای استان گیلان، اواخر سال گذشته استعفا داد و دیگر حاضر نیست به کار پرستاری برگردد. او میگوید: «نیرویی که یکسوم من سابقه کار دارد، پست ستادی میگیرد و پشتمیزنشین است، اما من با 50 سال سن باید شبکاری داشته باشم. سیستم کارگزینی بیمارستانها هم ناکارآمد است. برای مثال شهر محل سکونت من تا بیمارستان یکساعت فاصله دارد و با در نظر گرفتن ترافیک شهرهای شمالی ممکن است دو ساعت طول بکشد تا به محل کارم برسم، اما بیمارستان بهازای هر یکدقیقه تاخیر، 16دقیقه کسری حقوق رد میکرد. در کدام بخش قانون خدمات کشوری به این موضوع اشاره شده است؟ حتی ممکن بود یک شیفت عصر و شب را در پایان ماه حساب نکنند. میگفتند دستگاه تشخیص چهره، دو بار چهره شما را تشخیص داده است.»
آغاز ترک کار پرستاران در دهه 90
تا امروز مسئولان وزارت بهداشت واکنشی به افزایش موارد استعفای پرستاران نداشتهاند و مدتی پیش هم یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس گفته بود، اطلاعی از جریان استعفای پرستاران شهدای تجریش ندارد. تنها واکنشهای رسمی مربوط به فعالان صنفی پرستاری است که میگویند موارد ترک کار در بیمارستانهای کوچک هم در حال افزایش است.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، به هممیهن میگوید که در شرایط فعلی با هر بیمارستانی صحبت کنید، به شما میگویند که تعدادی پرستار رفتهاند یا گروهی در حال آمادهشدن برای مهاجرت هستند: «پرستارانی که مهاجرت نمیکنند و ترجیح میدهند کار نکنند. این پرستاران میگویند ما در ماه 12 میلیون درآمد داریم که با کارانه به 14 میلیون میرسد، با این شرایط اگر در خانه بمانیم استهلاک کمتری داریم. آنها بهدلیل تنشهای شغلی ترجیح میدهند کار را رها کنند و در خانه بمانند. این سیستم با پاککردن صورتمسئله حل نمیشود. ترک خدمت و مهاجرت پرستاران باید بهصورت یک پدیده از سوی سیستم مدیریتی پذیرفته شود و بعد به دنبال راهکاری برای آن باشیم. ما سالهاست میگوییم که بیمار از کمبود پرستار آسیب میبیند، اما کسی توجهی نمیکند. حالا پرستاران عنوان میکنند که فرصت برای انجام برخی کارها ندارند، اما مسئولان میگویند اگر هم کاری را انجام ندادید، در پرونده آن را ثبت کنید، درحالیکه این اقدام برای بیمار انجام نشده است. ما سالها قبل این موارد را میدانستیم، اما حالا پرستار آن را مطرح میکند.»
او ادامه میدهد: «آمار 15 درصدی ترک کار پرستاران تکاندهنده است و تصور میکنم که این آمار ترک کار در میان پرستاران مرد بیشتر است. بدون شک نرخ ترک کار پرستاران در دهه 90 بهمراتب سالهای قبل از آن بیشتر است. پرستاران ما گاهی سه شیفت هم کار میکنند. پرستاری که خسته و بیانگیزه است و بیعدالتی میبیند، مردم از این روند خسارت میبینند.
بخش زیادی از جامعه پرستاری ناراضی است و به ستوه آمده است. این پرستار نارضایتی خود را چطور اعلام کند؟ این موضوع در طول سالهای گذشته بارها به مدیران و مسئولان اعلام شده اما نتیجهای نداشته است و حالا هم اگر اعتراض کنند توبیخ و اخراج میشوند. سازمان بهداشت جهانی میگوید، حداقل استاندارد تعداد پرستار سه نفر در ازای هر هزار نفر جمعیت است و هرچقدر کمتر باشد، به همان نسبت با مرگومیر بیماران ارتباط مستقیم دارد.»
شریفیمقدم اضافه میکند که هنوز بسیاری از بخشهای بیمارستان مهدیکلینیک بهدلیل کمبود پرستار فعال نشده است. فراخوانی برای جذب 500 بیمار داده شده، اما کسی استقبال نمیکند. همکارانی که به خارج از کشور رفتهاند، میگویند با وجود اینکه کار در این کشورها سخت است، اما در پایان ماه رقم خوبی بابت کار به پرستار داده میشود و میتوانند سختی کار را تحمل کنند.
او درباره موارد استعفای ترک کار هم میگوید: «ترک کار همیشه وجود داشته اما در سه، چهار سال گذشته شیب تندتری پیدا کرده است. استعفاهای اعتراضی و نمادین اخیر هم، جدید و برای نشاندادن اعتراضات جمعی پرستاران است. پرستار میگوید حالا که میخواهم بروم، باید دیگران هم در جریان قرار بگیرند.»
منبع:هممیهن
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟